مریضی باربد + کارهاش تو 32 ماهگی
سلام عشقم،جونم،عسلم امروز اومدم از کارات و حرفات برات بگم،آخه میدونم بزودی بزرگ میشی و ممکنه من اینا رو یادم نمونه برات بگم پس اینجا مینویسم تا همیشه یادم بمونه: اول از همه از مریضی 10 روزت بگم که چقدر بما سخت گذشت: مريضي بدي بود اصلا غذا نمیخوردی و مدام شکمت کار میکرد.همش هم بهانه گیری میکردی روزای اول فکر کردم بخاطر گرمای هواست ولی وقتی غذاهای مورد علاقتو هم درست میکردم و بازم نمیخوردی شک کردم بهت سوال میکردم باربدی کجات درد میکنه دست میکردی تو دهنتو اشاره به لثه آخرت میکردی ،نگو عسل مامان باز داره دندون بیرون میاره ،بعد از یه هفته بی اشتهایی یه شب تا صبح تو تب سوختی ولی از ف...