26 ماهگی عسل خان
سلام عسل مامان
امروز 24 ماهه شدی تولدت مبارک قند عسلم ایشالله 120 سالگیت
بالاخره بعد از 6 ماه من و بابایی با کمک همدیگه تورو بردیم تو حموم و موهاتو کوتاه کردیم.آخه تو آرایشگاه اجازه نمیدی موهاتو کوتاه کنن،تازه نمیذاشتی بابایی هم دست به موهات بزنه همش میگفتی مامایی.موهای بلندم خیلی بهت میومد ولی خب دیگه زیادی بلند شده و اذیت میشدی
آقا باربد با موهای بلند
آقا باربد با موهای کوتاه
بازم باربدی خودشو بووووووو کرد:
بله آقا طبق معمول در حال شیطونی بود که رفت روی صندلی میز آرایشی و مثل همیشه عکس خانوادگی رو برداشتی و شروع کردی به گفتن:بابادی،مامان نو،عمه،آدان،عمو ارام و ... و همینطور که در حال معرفی بودی یه دفعه صندلی کج شد و افتادی و دستت کشیده شد به لبه صندلی و داغون شدی و گریت رفت بالا،اینم دست آقا که روز تولدش داغون شدهالهی مامان فدای اون اشکات بشم من
اینجا برات کرم زدم تا یکم سوزشش بهتر بشه