هنرنمایی های جدید گل پسر
سلام قند عسلم
اول از همه میخوام بگم که بالاخره بعداز 1 سال.9ماه.20 روز من وبابایی رو صداکردی.مامان و بابا میگفتی ولی صدامون نمیکردی،ولی الآن هرکاری که داری میای و میگی مامان یا بابا،نمیدونی چه حس قشنگیه وقتی صدامون میکنی.الهی فدات بشم مامان رو همچین میکشی که دلم ضعف میره نمیگی مامانی قش کنه بمیره اینجوری خودتو واسم لوس میکنی
وقتی باهم میریم خرید،پسر مستقل مامان خودش میره هرچی که بخواد برمیداره و میذاره رو پیشخون مغازه تا مامانی بره و پولشو حساب کنه و از مغازه دار میخوای که اونو بهت بده تا بخوریش
چند روز پیش با خاله لیلا(دختر خاله مامانی) رفتیم و از نوشت افزار یه سری وسایل خریدم آخه میخوام امسال یه تولد حسابی واست بگیرم خودمم میخوام تم اونودرست کنم البته با کمک خاله لیلا،عکساتو هم طراحی کردم(چه مامان هنرمندی داری تو) امروز هم با بابایی رفتم و چاپشون کردم،میدونم هنوز دوماه مونده ولی نمیخوام اونموقع هول هولکی کاراشو کنم،میخوام امسال همه چی عالی باشه عزیز دلم.بعد همه عکسارو واست میذارم با عکسای تولدتراستی تم تولدت باب اسفنجی هست
عزیز مامانی یه خبر خوب بالاخره بابایی بعداز یکسال تونستن پروژه جدید بگیرن.خب دیگه پسرم تو که لالا کردی منم برم لالا شب بخیر گل مامان