31 ماهگیت مبارک
سلام عسل مامان
تولدت مبارک عسلم.الان 31 ماهه که تو با همه کوچکیت ، شدی بزرگترین شادی زندگیم
مثلِ گلِ یاسی برخوشه یِ دلِ من
عطرتو پیچیده درکوچه یِ منزلِ من
روز میلادت مبارک ناز گل خوشگل من
اینم عکسای این ماه باربدی
اینم کادو تولد یه دفتر نقاشی و یه بسته مداد شمعی
برای دیدن بقیه عکسای دنبالم بیااااااااااااااااااااا
باربدی کوش
اینم باربدی ما که روزبروز بزرگتر و بلا تر میشه
عید عمه بهاره یه سری فلش کارت داد که با تو بازی کنم و تو هم خیلی اونارو دوست داری،اونا رو گذاشته بودم که بعد سرفرصت باهات بازی کنم،چندروز پیش که داشتم غذا درست میکردم دیدم صدات میاد که میگی این چیه؟؟ و خودتم جواب میدی،نگو کارت ها رو پیدا کرده بودی و داری باهاشون بازی میکنی،منم برات چسبوندمشون به دیوار تا راحتتر باشی،بعد تو میگفتی مامانی بیا بشین بهم بگو این چیه تا من بگم،منم چون کارداشتم گفتم با آگات بازی کن توهم اونا رو نشوندی و بهشون میگفتی این چیه؟؟؟ و خودتم جولب میدادی: بیر(شیر)،گل،درخت و .....
بعبعی و آگات رو ببین نشوندی کنار دیوار
اینم پسر مامان که میخواد برای اولین بار تخم مرغ بشکنه و کمک من کیک درست کنه،در آخر هم واقعا تخم مرغ و شکوند
منو بابایی دور کارای خودمون بودیم که آقا باربد ماهم خودش واسه خودش گردو و بادوم میشکوندو نوش جان میکرد
کارهایی که باربدی جدیدا انجام میده:
- هر چیزی که میبیه میگه مال منه،قبلا اگه چیزی میدید میگفته باربده یعنی مال باربده یا وقتی میگفتیم این کارو کی کرده میگفت باربد ولی الان میگه من،مال من
- اگه کسی تورو میزد توهم اونو میزدی و من هنوزم نتونستم چاره ای بیاندیشم،البته اطرافیان میگفتن که مقتضی سنته و خوب میشی
-وقتی خیلی دلت برات تنگ میشه میای میگی مامانی و منو بغل میکنی و آروم با اون دستای کوچولوت میزنی تو کمرم
- عاشق باب اسفنجی هستی و وقتی برنامشو میبینی میگی من دوآیی دوست دارم
-و ....