29 ماهگی عسل خان
همیشه لبخند بر لبانت
عشق در قلبت
لطف در نگاهت
محبت در چهره ات
بخشش در رفتارت
و حق در زبانت جاری باشد
تولدت مبارک
سلام عسل مامان
تولدت مبااااااااااااااااااااااااارک،پسر مامان دیگه واسه خودش مردی شدهکارهایی که این ماه انجام دادی:
- غذا که میخوری تموم که میشه میگی باربد دی شد(سیر شد) و بعد مثل بابایی لم میدی و میگی ادایی شکر (الهی شکر)
- وقتی یه چیزی رو میخواستی بدی بما میدادی و میگفتی بیا،ولی بعد از گفتن های مدام مامانی حالا دیگه میگی ادسایی (بفرمایید)
- یه گوشی موبایل بابایی داره همیشه میگیری توی دستات و میگی دوشی بابد(گوشی باربد) ولی وقتی که زنگ میخوره میری میدی به بابایی و میگی ادسایی(بفرمایید)
برای دیدن عکسای این ماه باربد دنبالم بیا
هنوزم مثل بچگیات دوست داری تو سبر بشینی و بازی کنی
چند روز پیش بیرون بودیم که یدفعه ای گفتی دوآیی (باب اسفنجی) و وقتی نگاه کردیم تا یه باب اسفجی جلوی یه رستوران واستاده و بابایی نگه داشت که بری ببینی ولی خیلی ازش میترسیدی
اینم یه کیک که دستورشو از وبلاگ یکی از دوستای گلم گرفتم و تو ساندویچ ساز درست کردم،کلی خوشمزه بود و باربد دوست داشت
تازه ازحموم اومده بودی و چندتا از اینو با شیر حسابی خوردی
باربدی در حال خوردن غذای مورد علاقش یعنی لوبیا
اینم برجی که باربدی خودش ساخته
ببین آقا صندلیشو گذاشته رو مبل و داره کارتون میبینه
اینم کاکا و شیرینی که بابایی واسه دانشگاه مامانی خرید ولی کاکا چون توی آون درست کردم خیلی خوب نشد
دیروز برنامه ریخیتم از بعداز ظهر با خاله مریم رفتیم خونه داداشش و اونجا با پسر داداش خاله مریم که 1سال از تو کوچولو تره بازی و دعوا وکلی خوش گذروندی والبته به ما مامانا هم کلی خوش گذشت، این آقا عباس گل ماست